آیا ضعف سیاست گذاری های داخلی عامل حذف تلگرام طلایی بوده است؟
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۷۰۳۱۹
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز، حذف تلگرام طلایی و هاتگرام که از پوسته های فارسی تلگرام هستند، چند روز پیش بر روی سیستم عامل اندروید توسط گوگل انجام شد.
ادعا این بود که این نرم افزارها به بدافزار تبدیل شده اند و اطلاعات افراد را به سرورهای جاسوسی منتقل می کنند. حال مسئله این است که صاحب این بچه های یتیم تلگرام کیست؟ چه کسی مسئول و پاسخگویی این بی سامانی و آشفتگی اطلاعاتی و ارتباطی است؟ چرا کسی پاسخ صریح و شفافی از عملکرد این پوسته های تلگرامی ارائه نمی کند؟ انگار زمانی که تلگرام فیلتر شد پاسخگویی به این سوالات نیز فیلتر شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزیر ارتباطات در توییتر خود در این زمینه از حق الناس سخن گفت و اعلام کرد که ما هشدار داده بودیم این پوسته های فارسی تلگرامی فاقد امنیت هستند. وزیر اطلاعات نیز در نشست با کمیسیون امنیت ملی مجلس تلگرام طلایی را ایرانی و قانونی می داند و معتقد است که این پیام رسان 25 میلیون کاربر دارد. یتیم بودن این پیام رسان ها کاملا مشخص است چون کسی که مسئولیت این حوزه را بر عهده دارد، رای بر بی اعتبار آن داده است و از طرف دیگر یک مقام بلند پایه امنیتی، مُهر تایید بر قانونی بودن آن می زند.
مسئله اول؛ باید این سوال پاسخ داده شود، آیا این پیام رسان ها قانونی هستند یا نه؟ اگر قانونی نیستند چگونه وزارت ارتباطات اجازۀ فعالیت بدون فیلتر داده است تا به قول گوگل، اطلاعات ایرانی ها در خطر باشد و اگر قانونی است چرا دوباره آذری جهرمی وزیر ارتباطات در اظهار نظری از بی اعتباری و فاقد امنیت داشتن آن سخن می گوید؟!
با توجه به اظهار نظر وزیر اطلاعات می توان نتیجه گرفت سرورهای تلگرام طلایی در داخل کشور فعالیت می کند و زیر نظر مقررات داخلی کشور است. اگر ایران مالکیت این پوستۀ تلگرامی را بر عهده دارد چرا هیچ تلاشی از طرف وزارت ارتباطات برای امن شدن آن صورت نگرفته، در حالی که جنگ سایبری در حال حاضر مسئله اصلی کشورها برای حفظ اطلاعات شهروندان است.
مسئله دوم؛ چگونه سیاست های داخلی توسط شرکت های آمریکایی از جمله گوگل و پاول دوروف(مدیر عامل تلگرام) با شکست مواجه شده است؟ به یقین اگر کسی این فضا را جنگ حساب نمی کند در اشتباه است. بله این فضا خون و خونریزی ندارد ولی قدرت اطلاعاتی و ارتباطاتی کشورمان را مشخص می کند. حال وقتی هیچ رویه ثابتی از سیاست گذاری نسبت به این پیام رسان ها در کشور وجود ندارد، شکست دور از انتظار نیست.
شاید در حوزه نظامی و هسته ای با تحریم و کارشکنی های مختلف نتوانند مسیر را مسدود کنند ولی قدرت اطلاعات و ارتباطات سیاست گذاری متفاوتی را می طلبد، چون سرعت پیشرفت این حوزه با پیشرفت دیگر حوزه ها قابل مقایسه نیست. بنابراین اگر هنوز در حوزه سیاست گذاری ضعف داریم، چگونه می خواهیم با شتاب این حوزه همراه باشیم و مانع از اینگونه کارها شویم. حذف این پیام رسان ها مطمئنا گوگل و اینگونه شرکت ها را در آینده گستاخ تر می کند و هرگونه اپلیکیشن و پیام رسانی حتی اگر از اعتبار بالایی هم برخودار باشد، دوباره گرفتار این مسئله می شوند.
مسئله سوم؛ آیا نقض حریم خصوصی افراد برابر با جاسوسی نیست؟ جدا از امنیت داشتن یا نداشتن یک اپلیکیشن، وقتی توسط کاربران نصب و مورد استفاده قرار می گیرد به معنی مورد تایید بودن آنهاست و کسانی که امنیت را در این فضا تامین می کند از جمله سپر امنیتی گوگل باید در سطح هشدار به مخاطب بماند و نباید برنامه را بدون اینکه مخاطب راضی باشد از سیستم عامل شخصی فرد پاک کند، این نقض آشکار حریم خصوصی افراد است.
مسئله امنیت برنامه ها در کشورهای دیگر نیز وجود دارد از جمله برنامه «وی چت» در چین که بارها امنیت نداشتن آن توسط نهادهای مختلف اعلام شده ولی هرگز گوگل این نوع برخورد را با وی چت در دستور کار خود قرار نداده است. به وضوح می توان به اهداف سیاسی گوگل در پشت پرده حذف این برنامه ها پی برد. البته این برخورد با برنامه های اپل در داخل کشور نیز در چند سال اخیر همیشه در اولویت این شرکت قرار دارد.
استقلال کشور در حوزۀ اطلاعات و ارتباطات چگونه تامین می شود؟
وقتی سیستم عامل اندروید، گوگل پلی و در راس آنها گوگل به راحتی نرم افزارهایی که تحت نظارت کشور ما قرار دارد از سیستم عامل شخصی تک تک افراد حذف می کند، می توان گفت عملا استقلال کشور در این حوزه به خطر افتاده است. حذف این برنامه ها بدون داشتن هیچ مجوزی از طرف کشورمان، با وجود اینکه این شرکت ها با مجوز از طرف نهادهای مربوطه در داخل کشور فعالیت می کنند، قابل تامل است.
نهادهای مربوطه به خصوص وزارت ارتباطات می بایست در این مسئله از استقلال کشور دفاع کنند و اجازه ندهند در چنین افتاقاتی تکرار شود. همچنین باید از جاسوسی و بدافزار بودن این پیام رسان ها تعریف درستی صورت بگیرد، چون به احتمال زیاد جاسوسی بودن از نظر این شرکت های آمریکایی یعنی اینکه اطلاعات به سرورهای آنها منتقل نمی شود و بانک اطلاعاتی آنها تشکیل نخواهد شد.
انتهای پیام/
291 / 279 شبکه های اجتماعی پیام رسان پیام رسان داخلی تلگرام طلایی هاتگرام گوگل تلگرام پاول دوروف وزارت ارتباطات آذری جهرمی وزارت اطلاعات محمد حسین شهریاری
منبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی پیام رسان پیام رسان داخلی تلگرام طلایی هاتگرام گوگل تلگرام پاول دوروف وزارت ارتباطات آذری جهرمی وزارت اطلاعات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۷۰۳۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
رسانه اصولگرای جوان نوشت: مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است.
روزنامه جوان نوشت:
دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد . عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.